در علم پرایس اکشن و شناسایی رفتار قیمت، فرقی ندارد که در حال مشاهدهی یک چارت روزانه باشید یا چارت ۵ دقیقهای؛ اگر معاملهگر، نام نماد، بازار و تایمفریم را پنهان کند، هیچکس متوجه نمیشود که آن نمودار متعلق به کدام بازار یا تایمفریم است. بنابراین ترید کردن در آنها تفاوتی ندارد. اتفاقی که در تایمفریم ۵ دقیقه رخ میدهد با اتفاقی که در تایمفریم روزانه رخ میدهد یکی است و معاملهگر یک تصمیم مشابه اتخاذ میکند. دوره پرایس اکشن به درک بیشتر مفاهیم به شما کمک می کند.
مبانی تحلیل تکنیکال در پرایس اکشن
در تحلیل تکنیکال، از مفاهیم پایه ای مانند کندل، ستاپ، سیگنال، پولبک شماری، گپ و بررسی فشار خرید و فروش در سطوح حمایت و مقاومت استفاده می شود که به معامله گر کمک می کند بهترین تصمیم را بگیرد.
آشنایی با نمودارهای شمعی (کندل استیک)
تغییرات قیمت را در قالب کندل ها میبینیم:
-
کندل های صعودی
-
کندل های نزولی
هر کندل از دو بخش تشکیل شده است:
-
بخش ضخیم (بدنه – Body)
-
بخش نازک (سایه – Shadow)
در کندل های صعودی (بدنه سفید):
-
پایینترین قسمت بدنه: اوپن (Open)، شروع حرکت قیمت
-
بالاترین قسمت بدنه: کلوز (Close)، پایان حرکت قیمت
در کندلهای نزولی (بدنه سیاه):
-
بالاترین قسمت بدنه: اوپن (Open)
-
پایینترین قسمت بدنه: کلوز (Close)
در هر دو نوع کندل:
-
بالاترین نقطهی سایه: High
-
پایینترین نقطهی سایه: Low
کندل های صعودی و نزولی به دو دسته روند و رنج تقسیم می شوند:
- کندل روند: کندلی که بدنه اش بزرگ تر از سایه باشد و باعث جابه جایی قیمت شود. هر کندل روند در تایم فریم پایین تر، یک چارت روند محسوب می شود.
- کندل رنج: کندل هایی که سایه بزرگ تر از بدنه دارند و قیمت پس از بالا و پایین رفتن، معمولاً در محدوده اپن بسته می شود و جهت خاصی ندارد.
شناسایی سطوح حمایت و مقاومت
به زبان ساده، در سطوح حمایت انتظار می رود فروشندگان سود خود را برداشت کنند یا خارج شوند و خریداران وارد معامله شوند. سطوح مقاومت در بالای قیمت چارت قرار دارند، جایی که خریداران سود خود را برداشت می کنند یا خارج می شوند و فروشندگان دلیلی برای ورود پیدا می کنند.سطوح حمایت و مقاومت نقاط عطفی هستند که ممکن است به بریک اوت موفق یا بریک اوت ناموفق منجر شوند و در نتیجه، ریورسال رخ دهد. این سطوح نقاط تصمیم گیری هستند و به تکمیل ستاپ ها، شناسایی بهتر سایکل ها، استاپ ها و تارگت ها کمک می کنند.
درک روندهای صعودی، نزولی و خنثی
همان طور که در بررسی کندل ها و سطوح حمایت و مقاومت توضیح داده شد:
- در روند صعودی، قیمت از یک سطح حمایتی شروع به حرکت کرده و به سمت اعداد بالاتر ادامه می دهد.
- در روند نزولی، قیمت از یک سطح مقاومتی شروع شده و به سمت اعداد پایین تر حرکت می کند.
- در روند خنثی، قیمت بین یک سطح حمایتی و مقاومتی بالا و پایین می رود، اما جهت خاصی ندارد و ممکن است باعث سردرگمی معامله گر شود.
الگوهای قیمتی مهم در پرایس اکشن
جهت یادگیری دقیق تر الگوهای قیمتی، معامله گر باید بر پولبک شماری تسلط کامل داشته باشد. برای مثال، در یک روند صعودی که کلوز هر کندل در حال خرید شدن است، با اولین بازگشت (زمانی که کف کندل قبلی شکسته می شود)، اولین پولبک رخ می دهد. سپس، زمانی که سقف کندل بازگشتی شکسته می شود، تلاشی برای ادامه روند است که به آن H1 می گویند. این معمولاً با الگوهای پین بار یا کندل های پوششی همراه است.
در ادامه، اگر تلاش بعدی برای بازگشت روند شکست بخورد، به آن H2 می گویند که ممکن است به شکل الگوی پرچم یا دو کف (Double Bottom) باشد. اگر تلاش سوم نیز شکست بخورد، به آن H3 گفته می شود که به الگوی وج (Wedge) معروف است. برای روندهای نزولی نیز از نام های L1، L2 و L3 استفاده می شود. بریک اوت یا فیک بریک اوت از این الگوها بهترین زمان برای تصمیم گیری است.
الگوهای برگشتی: پین بار، اینساید بار، کندل پوششی
به الگوهای برگشتی در سبک البروکس، ریورسال (Reversal) گفته می شود. ریورسال ها معمولاً با کندل های اینساید بار، پین بار یا کندل پوششی (انگالفینگ) آغاز می شوند.
انواع ریورسال:
- مینور: بازگشت های کوچک که تأثیر چشمگیری ندارند. اولین بازگشت ها از رنج فشرده (Tight Channel) معمولاً مینور هستند و برای معاملات اسکلپ مناسب اند.
- ماژور: این ریورسال ها خط روند را می شکنند، فشار خرید یا فروش قوی دارند و حداقل ۵ کندل متوالی را شامل می شوند.
الگوهای ادامه دهنده: پرچم، مثلث، مستطیل
به دلیل قانون اینرسی در روندها، تلاش ها برای بازگشت روند معمولاً شکست می خورند و منجر به تشکیل الگوهای ادامه دهنده می شوند. این پولبک ها (ستاپ ها) به دلیل ریسک به ریوارد مناسب، برای معامله گران بسیار محبوب اند.
- در روند صعودی، اگر یک ریورسال مینور باعث پولبک یا اصلاح شود، این حرکت اصلاحی به صورت پیش فرض پرچم (Flag) نامیده می شود.
- الگوی مثلث نوع دیگری از الگوهای ادامه دهنده است که به دو صورت بازشونده یا جمع شونده شکل می گیرد. در این حالت، قیمت با فشرده شدن و تجمیع سفارشات، آماده بریک اوت یا خروج سریع از محدوده می شود.
- مستطیل همان تریدینگ رنج است. اگر پولبک بیش از ۲۰ کندل طول بکشد و به صورت سایدوی حرکت کند، به آن تریدینگ رنج می گویند. احتمال بریک اوت از بالا یا پایین در این محدوده برابر (۵۰٪) است.
تشخیص شکست های جعلی و واقعی
- بریک اوت (Breakout): مجموعه ای از یک یا چند کندل روندی متوالی بدون پولبک یا با حداکثر ۱ تا ۲ پولبک کوچک.
- فیک بریک اوت (Fake Breakout): کندل های اکستریم که یک سطح حمایتی یا مقاومتی را با قدرت می شکنند، اما در ادامه با فالوتروهای معکوس یا ریورسال مواجه شده و گپ نقطه شکست (BOP Gap) سریعاً بسته می شود. این نوع شکست ها در تریدینگ رنج ها بسیار رایج است.
سبک های مختلف پرایس اکشن
برای پرایس اکشن به سبک کلاسیک، RTM (Read The Market)، ICT (Inner Circle Trader)، اسمارت مانی (Smart Money) و عرضه و تقاضا (Supply & Demand) اشاره کرد. هر سبک با توجه به منطق خاص خود، سطوح کلیدی، ساختار بازار، نقدینگی و نواحی ورود را تحلیل میکند.
پرایس اکشن کلاسیک
پرایس اکشن کلاسیک روشی ساده برای تحلیل بازار است که بر الگوهای کندلی، سطوح حمایت و مقاومت و شکست ها تمرکز دارد. اما این سبک بیش ازحد ذهنی، فرمولی و فاقد عمق تحلیلی است. معامله گران صرفاً با دیدن یک پین بار یا انگالفینگ روی یک سطح وارد معامله می شوند، بدون توجه به قدرت واقعی خریداران یا فروشندگان.
این سبک فاقد چارچوب دقیق برای فیلتر کردن ستاپ ها، تشخیص کانتکست و مدیریت معامله است. برخلاف سبک دکتر البروکس که رفتار بازار را با جزئیات بررسی می کند، پرایس اکشن کلاسیک بیشتر شبیه بازی “الگو پیدا کن” است. برای موفقیت واقعی، باید فراتر از ظاهر ساده این سبک رفت و به درک عمیق تری از ساختار بازار رسید.
سبک عرضه و تقاضا
این سبک بر یافتن مناطقی تمرکز دارد که تصور می شود سفارشات بزرگ مؤسسات در آن ها قرار دارد؛ مناطقی که با اصطلاحاتی مانند زون های فرش یا اوردر بلاک مشخص می شوند.
در ظاهر، این سبک ساده و منطقی به نظر می رسد، اما در عمل مشکلات زیادی دارد. تعیین دقیق محل زون ها بسیار ذهنی است و اغلب بین معامله گران اختلاف نظر وجود دارد. ورود به معامله صرفاً با برخورد قیمت به یک زون، بدون درک کانتکست یا رفتار کندل ها، بیشتر شبیه حدس زدن است تا تحلیل. همچنین، بازار گاهی به زون های معتبر گذشته بی توجهی می کند و شکست های پی درپی باعث سردرگمی معامله گر می شود.
سبک اسمارت مانی (Smart Money)
این سبک که اخیراً در آموزش ترید فراگیر شده، بر این ایده استوار است که بازار توسط پول های هوشمند یا مؤسسات هدایت می شود و معامله گر باید ردپای آن ها را دنبال کند. مفاهیمی مانند Liquidity Grab، Order Block، Breaker Structure و Inducement در این روش رایج اند. در نگاه اول، این سبک ساختارمند و حرفه ای به نظر می رسد، اما مشکل اصلی آن وابستگی بیش ازحد به فرضیات ذهنی و تئوری های غیرقابل اثبات است. بسیاری از ستاپ های اسمارت مانی بر اساس رسم دستی بلاک ها و انتظار بازگشت قیمت در آن هاست، در حالی که رفتار واقعی قیمت اغلب با این پیش بینی ها هم خوانی ندارد.
همچنین، این سبک معمولاً به زمان بندی دقیق، چرخه ها و دینامیک واقعی کندل ها توجه کافی ندارد. بسیاری از معامله گران با امید به “تقارن هندسی” و مفهوم “استاپ هانت” وارد معامله می شوند، اما بارها قربانی همان دام هایی می شوند که ادعا دارند شناسایی کرده اند.
سبک RTM و ICT
سبک های RTM و ICT روش هایی برای تحلیل و معامله در بازارهای مالی هستند که بر رفتار قیمت و الگوهای تکراری تمرکز دارند.
- در RTM، معامله گران با تحلیل تغییرات لحظه ای قیمت و استفاده از ابزارهای تکنیکال، به شناسایی فرصت های خرید و فروش در زمان های خاص می پردازند. این روش بیشتر بر حرکات سریع بازار و استفاده از نوسانات کوتاه مدت تمرکز دارد.
- ICT (معرفی شده توسط مایکل آیرونز) بر روانشناسی بازار و رفتار شرکت کنندگان تمرکز دارد. این سبک با تحلیل دقیق نقاط ورودی و خروجی و مطالعه ساختار بازار، تلاش می کند روندهای بزرگ را شناسایی کرده و بر اساس آن ها معامله کند. نقاط حمایت و مقاومت در این روش اصل اساسی معاملات هستند.
معایب هر دو سبک: بهانه محور بودن، فقدان نگاه احتمالاتی به بازار و عدم توجه به رفتار قیمت در لحظه و آرایش قیمتی.
چگونه یک سیستم معاملاتی پرایس اکشن بسازیم؟
برای ساخت یک سیستم معاملاتی، ابتدا بهتر است روی یک بازار (فارکس، کریپتوکارنسی یا بورس)، یک نماد و یک تایم فریم تمرکز کنید. سپس با رعایت اصول پرایس اکشن، سایکل و موقعیت خود را در چارت مشخص کرده و با توجه به سایکل بازار، ستاپ های صحیح و سودده را شناسایی کنید.
هر معامله گر برای ورود به معامله باید سه نکته را در نظر بگیرد:
- ریسک: فاصله قیمت تا استاپ لاس
- ریوارد: فاصله نقطه ورود تا حد سود
- احتمال موفقیت: در معاملات با احتمال موفقیت کم، سود باید حداقل ۲ برابر ریسک باشد؛ در معاملات با احتمال موفقیت بالا، سود می تواند برابر ریسک باشد.
برای ورود به معاملات، بهتر است از سفارش Stop Order استفاده شود.
انتخاب تایم فریم مناسب
انتخاب تایم فریم مناسب یکی از مهم ترین مراحل در ساخت سیستم معاملاتی پرایس اکشن است. تایم فریم نشان دهنده دوره زمانی تحلیل بازار است. برای انتخاب تایم فریم مناسب، ابتدا سبک معاملاتی خود را در نظر بگیرید. در سبک البروکس، به عنوان یک معامله گر روزانه (Day Trading)، از تایم فریم ۵ دقیقه ای استفاده می کنیم.
تعیین نقاط ورود و خروج
تعیین نقاط ورود و خروج یکی از ارکان اصلی هر سیستم معاملاتی موفق است. در پرایس اکشن، نقاط ورود معمولاً بر اساس الگوهای قیمت و ساختار بازار شناسایی می شوند. معامله گران به دنبال تغییرات در روند یا نقاط حمایتی و مقاومتی هستند که احتمال برگشت یا ادامه روند در آن ها بیشتر است. با روش پولبک شماری، ستاپ های H1، H2، L1، L2 (معروف به پرچم) یا H3، L3 (معروف به وج یا سروشانه) بهترین نقاط برای معامله هستند.
مدیریت ریسک و تعیین حد ضرر
مدیریت ریسک و تعیین حد ضرر از اصول حیاتی هر سیستم معاملاتی است. در پرایس اکشن، حد ضرر بر اساس تحلیل ساختار بازار و نقاط کلیدی مانند سطوح ماژور حمایت و مقاومت تعیین می شود. در سبک البروکس، برای ستاپ های H1 یا L1، از استاپ لاس عریض استفاده می شود؛ یعنی استاپ پشت محدوده ماژور یا سوینگ قرار می گیرد یا از میجر مو سیگنال استفاده می شود. برای ستاپ های H2، L2، H3 و L3، استاپ زیر خود سیگنال قرار می گیرد.
در حالت های بریک اوت، پس از مشاهده فالوترو و فراهم بودن شرایط کانتکست (گذشته بازار)، با Stop Order بالای کندل فالوترو در جهت بریک اوت وارد معامله شده و استاپ پشت کندل بریک اوت قرار می گیرد. حداقل ریوارد برابر با ریسک است. دکتر البروکس تأکید دارد که در هیچ معامله ای بیش از ۲٪ سرمایه ریسک نشود. رعایت این نکته فرصت های زیادی برای معامله گری فراهم می کند.
نکات کلیدی برای موفقیت در معاملات پرایس اکشن
برای موفقیت در معاملات، باید اصول پایه تحلیل تکنیکال (پرایس اکشن) را به خوبی رعایت کرد و موقعیت هایی را برای معامله انتخاب کرد که کانتکست مناسب و ریسک به ریوارد خوبی داشته باشند. معامله گری که این نکات را رعایت کند و به صورت مستمر تمرین کند، پس از ۱۰۰ معامله معتبر، حساب معاملاتی اش در سود خواهد بود. دکتر البروکس توصیه می کند برای ورود به معاملات همیشه از Stop Order استفاده شود تا اصل معامله در جهت بازار رعایت گردد.
اهمیت تمرین و بک تست
تمرین مستمر و بک تست (تحلیل گذشته بازار) استراتژی ها، راهی مطمئن برای بهبود عملکرد در پرایس اکشن است. با بررسی رفتار قیمت در گذشته، نقاط ورود و خروج بهینه مشخص می شود و معامله گر می تواند نقاط قوت و ضعف استراتژی خود را شناسایی کند. ابزارهایی مانند TradingView برای بک تست و تحلیل داده ها به کاهش خطاهای احساسی کمک می کنند. تمرین منظم باعث شکل گیری عادت های صحیح و افزایش اعتمادبه نفس در اجرای پلن معاملاتی می شود.
نقش روانشناسی معامله گری
بهترین روانشناسی معامله گری، تسلط بر خواندن چارت و بررسی اتفاقات در حال وقوع است تا بهترین تصمیم اتخاذ شود. در سبک البروکس، اعتقادی به تفکر مثبت یا سخنان انگیزشی نیست. بهترین راه، مطالعه عمیق و تمرین مکرر است تا روانشناسی کندل های در حال حرکت در چارت به خوبی درک شود و معاملات با آرامش و اطمینان مدیریت شوند.
استفاده از حساب دمو و پراپ تریدینگ
شروع معامله با حساب دمو فرصتی عالی برای کسب تجربه بدون ریسک مالی است. معامله گر می تواند استراتژی های مختلف را آزمایش کرده و مهارت های خود را ارتقا دهد. پس از کسب تجربه، همکاری با شرکت های پراپ تریدینگ گزینه ای مناسب برای استفاده از سرمایه دیگران و دریافت بخشی از سود معاملات است. این روش ریسک فردی را کاهش داده و حرفه ای بودن معامله گر را افزایش می دهد. انتخاب شرکت معتبر و رعایت قوانین مدیریت سرمایه در این مسیر ضروری است.
نتیجه گیری
شناخت ساختار کندل ها نخستین گام برای درک رفتار قیمت در بازارهای مالی است. با بررسی دقیق بدنه و سایه ی کندل ها می توان فهمید قیمت در چه نقطه ای باز شده، تا کجا پیش رفته، و در نهایت در چه قیمتی بسته شده است. تفاوت بین کندل های صعودی و نزولی به ما امکان می دهد قدرت خریداران و فروشندگان را در هر بازه زمانی بسنجیم. این اطلاعات پایه، مبنای شکل گیری سبک های مختلف پرایس اکشن مانند پرایس اکشن کلاسیک، RTM، عرضه و تقاضا و ساختار بازار هستند که همگی بر همین داده های ساده اما حیاتی تکیه دارند.
بدون تسلط بر این مفاهیم اولیه، تحلیل دقیق و تصمیم گیری درست در بازار عملاً غیرممکن است برای آموزش های جامع تر پرایس اکشن به سایت سعید لقا مراجعه کنید.
دیدگاهتان را بنویسید